روزی حضرت موسی به خداوند عرض کرد: ای خدای دانا وتوانا ! حکمت این کار چیست که موجودات را می آفرینی و باز همه را خراب می کنی؟ چرا موجودات نر و ماده زیبا و جذاب می آفرینی و بعد همه را نابود می کنی؟
خداوند فرمود : ای موسی! من می دانم که این سؤال تو از روی نادانی و انکار نیست و گرنه تو را ادب می کردم و به خاطر این پرسش تو را گوشمالی می دادم. اما می دانم که تو می خواهی راز و حکمت افعال ما را بدانی و از راز تداوم آفرینش آگاه شوی و مردم را از آن آگاه کنی. تو پیامبری و جواب این سؤال را می دانی. این سؤال از علم بر می خیزد. هم سؤال از علم بر می خیزد هم جواب. هم گمراهی از علم ناشی می شود هم هدایت و نجات. همچنان که دوستی و دشمنی از آشنایی برمی خیزد.
- ۰ نظر
- ۳۰ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۱۷